زنان و حضورشان در جامعه و جایگاه های مدیریتی، موضوعی است که امروزه گفتمان غالب در سطح جوامع است و از آنجایی که زنان، نیمی از هر جامعه را تشکیل میدهند، لذا مباحث مربوط به آنان از اهمیت ویژه ای برخوردار است زیرا در هر پیشرفت معنوی و مادی نقش موثری دارند. هرچند از دیرباز تا کنون، استفاده از ظرفیت عظیم زنان مورد توجه حاکمان بوده اما باید در نظر داشت که مشارکت اجتماعی نیز مانند بسیاری از دیگر پدیده ها دربردارنده محدودیت ها و فرصت هایی برای زنان است و شوربختانه وضعیت کنونی زنان در کشور ما به رغم توسعه حضور اجتماعی، حتی از نگاه مقام معظم رهبری هم دارای حد متوسطی از پیشرفت است. این عدم پیشرفت متعالی قطعا دلایلی دارد، و امروز اگر بخواهیم جامعه کنونی را در سه جریان عمده در قبال مسائل زنان تقسیم کنیم، یک جریان به حضور زن در اجتماع، واکنش منفی نشان داده و حکم به خانهنشینی اش میدهند. یک گروه هم رای به برابری با مردان داده و زن را به حداکثر حضور اجتماعی برابر با مردان تشویق میکنند و برخی هم نظر ۵۰ درصدی نسبت به دو موضوع مذکور دارند و این ها مسائلی است که ظرفیت های زنان در جامعه را دچار چالش می کند.
در دیدگاه رهبری، حضور زن در همه عرصههای علمی و رشتههای گوناگون مفید است و زنان باید به اندازه مردان، اعتلای فکری و قدرت تحلیل پیدا کنند، و در توصیفی دیگر می فرمایند: برترین زنان تاریخ، کسانی هستند که از خودشان خرد، اراده، تصمیم درست و شخصیت انسانی نشان دادهاند. و این دیدگاه ها و توصیفات ارزشمند رهبری؛ همان خودباوری زنان است، یعنی به خود باور داشته باشند که نقشی بسیار مهم، اثرگذار و تعیین کننده در جنبههای مختلف زندگی فردی و اجتماعی و در پیشرفت جامعه دارند. این که باور داشته باشند رأیشان، بـه منزلـه ی نیمـی از جمعیـت دارای حـق رأی، در ساختار سیاسی قدرت و تمامی شئونات تصمیم سازی، تصمیم گیری و حوزه های مختلف، اهمیت ویژه ای دارد.
با این اوصاف باید در نظر داشت که با وجود پیروزی زنان بر جامعه برای حضور و فعالیت؛ اما هنوز هم دغدغه هایشان در پیچ و خم دیدگاه های مردسالارانه گم می شود و هیچ آثاری از خواست زنان جامعه در برنامهریزیها، سیاستگذاریها، قانونگذاریها و طرحهای اجرایی دیده نمیشود آن چنان که گویا زنان باید همچنان به مبارزه برخیزند تا بتوانند دغدغه های خود را به گوش مسئولان برسانند و جزو اولویت های نخست قرار دهند! این که چرا دوز این جولان مدیریت مردانه کم نمی شود آن هم وقتی قوانین مختلفی، بر حق مشارکت زنان در سیاستگذاری، قانونگذاری، مدیریت، اجرا و نظارت در عرصههای مختلف اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، و رشد شخصیت و ارتقا جایگاه زنان در عرصههای مدیریتی و تصمیمگیری تاکید دارند، وقتی به جز اسناد بالادستی و سیاستهای کلی نظام، رهبر معظم انقلاب نیز همواره بر اهمیت حضور زنان در جامعه و مسئولیتهای اجتماعی و نقشآفرینی این قشر مهم از جامعه تأکید فرمودهاند، وقتی در نظام جمهوری اسلامی ایران، ممنوعیت و محدودیتی برای زنان در مورد تحصیل و تدریس رشتههای علمی نداریم، پس حلقه مفقوده ی عدم پیشرفت متعالی چیست؟
ما شاهد بوده و هستیم که مشارکت و حضور سیاسی و اجتماعی زنان بعد از انقلاب از شکل تصنعی و فرمایشی خارج و شکل کاملا جدیتری به خود گرفته! پس چـرا حضـور زنـان در عرصـه هـای گوناگون اجتماعی و افزایش نرخ تحصیلات عالی در زنان، نتوانسته مشارکت آنان را در فعالیت های سیاسی و حضور آنها را در مناصب اجرایی و سیاسی افزایش دهد؟ هر چند که در این زمینه، پژوهشهای فراوانی انجام شده است اما با کمی دقت و توجه در محیط اجتماعی و روند کاری زنان، به تبعیض ها و موانع نامرئی خواهیم رسید که باعث عدم پیشرفت زنان در همه حوزه ها می شود، البته این فرموده ستودنی رهبر انقلاب که” این زنان هستند که باید حق خود را بر اساس شایستگی ها طلب کنند” می تواند مسیری روشن برای دستیابی به جایگاه واقعی و به حق زنان ترسیم نماید.
ثریا زندیار
دیدگاهتان را بنویسید