(۲):فقدان شیعیان اجتماعی درعصر امام کاظم(علیه السلام.
مورد نخست را باید اینگونه تحلیل کرد که غربت امام هفتم صرفاتبعید،زندانی شدن و شکنجه آن حضرت نیست.بلکه دیده نشدن مجاهدت های دائم علمی وکلامی،فرهنگی وسیاسی و نیزتوصیه های اخلاقی ایشان باعث مظلومیّت خاص ومضاعف امام کاظم(علیه السلام)نسبت به دیگرخاندان عترت(علیهم السلام)گردیده است.اساسا مسجون بودن ایشان بیش از مجاهدتهای آن حضرت به چشم می آید.دیدگاه برخی شیعیان پیرامون موسی بن جعفر(صلوات الله علیهما)شبیه به دیدگاهی است که جامعه اسلامی نسبت به امام سجاد(علیه السلام)دارد.درمیان جامعه ایمانی حضرت زین العابدین(صلوات الله علیه)را یک امام منزوی،بیمار وغیر فعال درزمینه میدانند که دائم دربستر ودرحال دعابوده است،درحالیکه بیماری آن حضرت صرفا در روز عاشوراوبه این خاطربودبودکه به جهاد علیه یزید واصحاب اونپرداخته و تکلیف از ایشان ساقط شود و بعداز واقعه مولمه کربلا،سیدالساجدین حضرت زین العابدین(صلوات الله علیه)حدود۳۵ سال جامعه اسلامی را به بهترین شکل هدایت نمود.شیعه نصف روز بیماری امام چهارم را می بیند،ولی ۳۵سال رهبری آن امام همام به چشم نمی آید.غربت اهل بیت(علیهم السلام)ندیدن مجاهدتهای آن بزرگواران است،نه صرفاشهادت،اسارت و یا به زندان افتادن آن ذوات مقدسه و سرچشمه های نور وپاکی.امام کاظم(علیه السلام)دردوران امامت خویش که عصراقتداربنی عباس بودو نیز افکار انحرافی گوناگون فضا را بر پرچمداران علم وتقوا تیره و تنگ نمود،این موسی بن جعفر(علیهماالسلام)بودکه بامبارزه بی نظسر خود و البته بصورت تقیّه،فقهای درباری،شعرای طاغوتی و متکلّمین خلیفه پرست مبارزه کرد.درتاریخ آمده است که آن حضرت به شکل ناشناس به روستاها می رفت وعلاوه برتبیین معارف دینی و اخلاقی جامعه رادرجریان اوضاع سیاسی و شیوه مبارزه باطواغیت قرارمی داد،شاگردانی که درمدینه تربیت نمود بازهم به شیوه تقیّه ولی با یک خط فکری حساب شده دین وحماسه را با هم منتشر می کردند.موسی بن جعفر(علیهماالسلام)علی بن یقطین را به دربار می فرستد تا شیعه را از خطر قتل و ظلم به آنها نجات داده ولی دیگر علما را از خدمت به دستگاه جبار بنی عباس نهی می کند.با عالم نماها که گماشتگان بنی عباس بودند مباحث علمی برقرار می کند تا ثابت بنماید علم دین وتدبیر دنیا به اذن الهی در دست آل محمد(صلی الله علیه وآله)قرارداد و بنی عباس و سرسپردگان به آن حکومت، غاصبان دنیا،اعتقاد و دین مردم هستند.پس مبارزات امام کاظم(علیه السلام) در زندان شروع نشد که ادعاکنیم آن حضرت مسجونِ مجاهد است(یعنی اینگونه نیست که وقتی ایشان به زندان افتاد، تازه به فکر مجاهدت افتاده باشند)،بلکه آن امام همام مجاهدی است که نتیجه علمی،اعتقادی وسیاسی آن حضرت،رفتن به زندانهای طویل المدّت است و آن بزرگوار مجاهدِمسجون است. کدام عقل سلیم است که تفاوت بین مسجون مجاهد و مجاهد مسجون را نداند؟زندگی آن امام بزرگوار،یک زندگی پرهیجان و پرشور است ولی عدّه ای این مجاهدت ها را نادیده می گیرند و امام کاظم(علیه السلام)را یک امام بی سروصدا و صرفا مظلوم میدانند.لذا غربت امام هفتم ندیدن مجاهدتهای ایشان است ،نه صرفا غل و زنجیر و شکنجه و زندان.
(۲):فقدان شیعیان اجتماعی درعصر امام کاظم(علیه السلام):
در عصر امام هفتم، مذهب شیعه گسترش بسیاری پیداکرده بود.حتی در بغداد و نقاطی از ایران نیز حضور داشتند ولی انسجام و قدرت کافی را نداشتند که دربرابرحاکمیت بنی عباس،از موسی بن جعفر(علیهماالسلام)دفاع کنند وحتی به لحاظ اجتماعی از هم افزایی کافی برخوردار نبودند که از امام حمایت نمایند،ولی باتوجه به این نقطه ضعف اجتماعی باز هم حکومت بنی عباس از شهادت امام کاظم(علیه السلام)خوف داشته وسعی می کرد مرگ امام راطبیعی جلوه دهد تا مبادا شهادت آن امام بزرگوار به نقطه ای برای شورش مخالفان حاکمیّت تبدیل گردد.لذا دوران سراسر مبارزه پیشوای هفتم شیعه، عصر تقیه و حماسه بود که باید این دوران به خوبی برای مردمِ عصرغیب کبری تبیین شودتا مردم آخرالزمان دچار فقدان ارتباطات اجتماعی نباشند وظهور براثر عدم هم افزایی شیعیان به تاخیرنیوفتد.پس کنکاشی که از دوران حیات اجتماعی و مبارزات سیاسی حضرت موسی بن جعفر(صلوات الله علیهما)تقدیم محضرارادتمندان
زیبنده است که ارادتمندان به امام کاظم(علیه السلام)علاوه بربرگزاری مجالس باشکوه و دسته های عزاداری در روز شهادت امام مجاهد ومسجون،باب الحوائج موسی بن جعفر(علیهماالسلام) به بهره گیری از مجالس توسل به ساحت مقدس امام کاظم(علیه السلام)بهره گیری از سیره و روایات آن پیشوای بزرگ،مبارز و متخلق درچشمه سارکلمات ایشان روح خود را شستشو داده و باتخلق به اخلاق موسی بن جعفر(علیهماالسلام)،برای زمینه سازی ظهور حصرت ولی عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف)گام های موثر برداریم.
امین بهرامی(شریعت شوشتری)
(۱):تحف العقول ص۲۹۶